۱۳۹۲ فروردین ۲۲, پنجشنبه

شرایط بغرنج



* مهرداد خوانساری دیپلمات پیشین ایران و فعال سیاسی ساکن بریتانیا است



در شرایط فعلی، حکومت ایران، مردم و جامعه بین المللی همگی در موقعیت بغرنجی به سر می برند و همه نشانه ها حکایت از یک بن بست تمام عیار دارد.
حاکمیت، در حالیکه از محبوبیت اولیه اش برخوردار نیست از یکسو، راهی جز ادامه سیاست های ناکام سه دهه قبلی اش ندارد، و از سوی دیگر به لحاظ فشارهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بین المللی به میزان قابل ملاحظه ای از نفس افتاده است.
اینک تمام تلاش نظام بر این است که انتخابات پیش روی ریاست جمهوری را بدون دردسر جدی پشت سر بگذارد و سعی کند تا با روی کارآوردن چهره ای جدید و قابل قبول تر از میان حامیان مورد اعتماد خود، فصل تازه ای را برای جبران خاطره تلخ و زیانبار ۸ سال حکومت محمود احمدی نژاد آغاز کند.
برای رسیدن به این هدف، حاکمیت از هیچ گونه اقدامی برای جلوگیری و مقابله با هر حرکت اعتراضی خودداری نخواهد کرد.
تشخیص متعارف می گوید ماه های قبل از انتخابات که جریان های مختلف حاکمیت برای تصاحب قدرت بیشتر در رقابتی شدید درگیر می شوند، بهترین فرصت برای مخالفین نظام و جریان های اعتراضی است تا تحت نان شرکت در انتخابات، مخالفت و اعتراضات خود را نسبت به ۳۴ سال مملکت داری از سوی افرادی که به نام آزادی و عدالت، ایران را تحت کنترل دارند، به نمایش بگذارند.
حاکمیت جمهوری اسلامی به روشنی از این واقعیت آگاه است و می داند که سرنوشتش در گرو حفظ شرایط داخلی، ‌بویژه برگذاری منظم و بی هیاهوی انتخابات ریاست جمهوری خردادماه است.
آن ها می کوشند با کنترل شدید مانع بروز تحریک مخالفین «قبلا خودی» شوند و کشمکش و اختلافات میان احمدی نژاد (و جناحش) ‌از یکسو و پیروان مطیع ولی فقیه از سوی دیگر را به حداقل رسانده و نگذارد زمینه هائی که منجر به اعتراضات میلیونی سال ۸۸ شد،‌ فراهم شود.
اما علیرغم تمام تلاش هایی که برای به چالش کشیدن رژیم از سوی نیروهای مختلف سیاسی به کار گرفته خواهد شد، باید این واقعیت را پذیرفت که امکانات نظام در تمام زمینه ها - بخصوص در زمینه های مالی و تبلیغاتی در داخل کشور - از جمیع امکانات نیروهای مخالف بیشتر است و به این لحاظ تاکتیک و استراتژی مخالفین باید طوری تنظیم شود که حاکمیت به همان میزان و بلکه بطور تصاعدی در روزها و ماه های بعد از پایان انتخابات هم، به چالش کشیده شود.
ایران و سیاست خارجی اش در ماه های آینده
در حال حاضر، اگرچه بهانه اصلی مخالفت ها با جمهوری اسلامی، پرونده هسته ای است، ولی ساده اندیشی خواهد بود اگر پنداشته شود که در صورت رسیدن به توافقی به منظور حل این مشکل، بدون عقب نشینی آشکار حاکمیت از مواضعی که در دهه گذشته آنها را دنبال کرده، تمام مشکلات دیگر رژیم با جامعه بین المللی هم حل شود.
کشورهای عمده غربی که درگذشته، سیاست های ستیزه جویانه جمهوری اسلامی علیه منافع خود در سراسر جهان را تحمل کرده اند،‌ امروز ضعف ناشی از چند دستگی سیاسی و فروپاشی اوضاع اقتصادی کشور را فرصتی مغتنم برای کسب حداکثر خواسته های خود می دانند و در صورت رسیدن به امیال خود در ارتباط با پرونده هسته ای ایران، بلافاصله بهانه های دیگری از قبیل سیاست های ماجراجویانه جمهوری اسلامی در کشورهائی چون لبنان، ‌سوریه،‌ فلسطین، عراق و افغانستان را مطرح خواهند کرد.
آن ها خواسته های کلانشان برای عادی سازی روابط با ایران را حتی مشروط به مسائلی چون رعایت حقوق بشر مردم ایران که همیشه از اهمیت کمتری در محاسبات آنها برخوردار بوده است،‌ خواهند ساخت. و این در حالی است که عرصه مانور دادن برای جمهوری اسلامی در قبال مشکلاتش با جامعه بین المللی تقریبا به حداقل آن رسیده است.
بهترین گزینه برای حاکمیت می تواند این باشد که بتواند وضعیت موجود، یعنی شرایطی که نظام بدون دست یافتن به سلاح های هسته ای مجبور به اعلام هیچگونه عقب نشینی از مواضع قبلی اش نشود را به نوعی ادامه دهد. اما ادامه دراز مدت وضعیت «نه جنگ و نه صلح»، با توجه به کارکرد تحریم های موجود و عواقب غیر قابل پیش بینی آن، ‌نظام را در مخاطره قرار می دهد و در نتیجه نمی تواند به چنین گزینه ای تن بدهد.
در حالیکه پیشرفت به سوی سلاح های هسته ای، از یکسو امکان درگیری نظامی با آمریکا واسرائیل را از همیشه جدی تر ساخته است و از سوی دیگر ادامه تحریم های اقتصادی و افزایش آنها درصورت عدم رسیدن به توافق با «۵+۱» کشور را به سوی انفجار و ناآرامی های غیرقابل انکار می کشاند، حاکمیت به منظور رهائی از خطرات قطعی اما غیرقابل پیش بینی که موجودیتش را به نحو بی سابقه ای تهدید می کند، چاره یا گزینه ای جز نوشیدن «جام زهر» دیگری ندارد.
اینکه نهایتا کدام گزینه مورد پسند ولی فقیه و سیستم حکومتی او قرار می گیرد، بستگی به برآوردهائی دارد که برای بقاء نظام به آن می رسند. جام زهری که به حل مشکل پرونده هسته ای و تعدیل در تحریم ها منجر شود، قاعدتا باید بطور کلی از درگیری نظامی کم هزینه تر باشد.

در گذشته رفتار و عملکرد جمهوری اسلامی همیشه غیر متعارف و با این محاسبه سرو کار داشته که کدام گزینه می تواند برای یک روز هم که شده عمر آن را افزایش دهد.
با این توصیف همانطور که ادامه جنگ خانمان‌ سوز ایران و عراق سال ها پس از اخراج عراقی ها از خاک ایران به منظور تثبیت موقعیت نظام به قیمت جان هزاران ایرانی بی‌گناه ادامه یافت، انتظار اصلی باید همواره این باشد که این بار نیز،‌ رژیم گزینه جنگ را صرفا به نیت حفظ منافع خود انتخاب خواهد کرد.
به احتمال قوی، در سال جاری، نتیجه بحران بین حکومت اسلامی با جامعه بین المللی از یکسو و ممعترضان از سوی دیگر، روشن خواهد شد.
بدیهی است که دست جمهوری اسلامی برای مقابله با مخالفان داخلی به مراتب قوی تر از امکان قدرت‌نمائی اش در مقابل مجموعه کشورهائی از جمله آمریکا است که رئیس جمهور صلح طلب و ضد جنگ آن، ‌چندین بار مجبور به هشدار به جمهوری اسلامی در هفته های اخیر شده و تاکید کرده که «بلوف» نمی زند و در صورتیکه حاکمیت از خط قرمزهای تعیین شده بگذرد، از گزینه نظامی استفاده خواهد کرد.
در داخل کشور نیز اگر چه سرکوب و ارعاب تاکنون توانسته مانع از وقوع اعتراضات و اعتصابات سراسری در کشور شود، ولی هیچکس نمی تواند نقطه آغاز واکنش های معترضان در مخالفت و تحولات پس از آن را پیش بینی کند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر